سلام میلاد ( اگه بودی با عصبانیت میگفتی : میلاد ؟؟ ...
آره عزیزم میلاد چون از دستت دلخورم )
دیروز خیلی دلم گرفته بود ... الانم همینطور ... خیلی منتظر تلفنت شدم ... اما زنگ نزدی ... یه سری حرفا بود که نمیشد اینجا بنویسم ... توی یه برگه نوشتم تا هر وقت شد بدم بخونی و جواب تک تک سوالام رو بدی ...
زیاد حوصله آپ ندارم ... فقط خواستم بگم میلادم اون حسی رو که بهت گفتم دلم میخواد فکر کنم که اینطوری نیست ... الان دارم ... احساس کمبود میکنم ... نمی دونم کمبود چی ...
چرا نیستی دستای سردمو بگیری توو دستت ؟؟
خیلی داغونم ... خیلی خیلی زیاد ... داغون تر از هر روزی تووی این یک سال و 3 ماه ...
تو این مدت بی نهایت صداتو گوش دادم حرفاتو مو به مو از برم ... عکساتو دیدم ... پیامک ها رو بار ها و بار ها خوندم ... بلاگمون رو قسمت هایی که تو آپ کردی چندیدن بار خوندم ... اما هیچ کدوم راضیم نمیکنه جز خودت ... من تو رو میخوام ...
عشقت خیلی تنهاست ... خیلی خیلی زیاد ... مثل ماه تنهام تنها... کجایی تو ؟
خسته تر از همیشه ام ...
یه روز کامل بهم زنگ نزدی ... حس میکنم قلبم تیکه تیکه شده ...
الان ساعت 11:30 دقیقه شب هست ... امروزم زنگ نزدی ... نمیدونم چی بگم میلاد ... فقط منتظرم برگردی و جواب اینارو بدی و دلایلت رو برام بگی ... من حق دارم معنی این رفتارت رو بدونم ...
بازم منتظرت میمونم ...
خدای من خدای مهربونم ... تو فقط صدای ناله هامو می شنوی ... خدای بزرگ و مهربون ... خدایی که عاشقا رو دوست داری ... دل ما رو هم شاد کن و به خواسته دلمون برسونمون ... خدایا ، خدای خوبم تو رو به این اشکام قسمت میدم که چیزی جز اینها ندارم ... خدایا هوای ما رو داشته باش ... خدای من دوستت دارم میدونم توام دوسمون داری ... تا اینجا خیلی هوامو داشتی ... بازم تنهامون نزار ... تو رو به بزرگیت قسم میدم ... دل همه عاشقا رو همین امشب شاد کن و به معشوقشون برسونشون ...
اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست...
به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم...
مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد؟؟؟...
مگر میشود هوا را از زندگیم برداری
و من زنده بمانم؟؟؟...
بگو معنی تمرین چیست؟؟؟
بریدن از چه چیز را تمرین کنم؟؟؟
بریدن از خودم را؟؟؟
مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی؟؟؟
از من نپرس اشک هایم را برای چه به پروانه ها
هدیه میدهم...
همه میدانند که دوری تو روحم را می آزارد...
تو خود پروانه هارا به من سپردی
که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند...
نگاهت را از چشم من برندار...
مرا از من نگیر...
هوای سرد اینجارا دوست ندارم...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام...
کجایی میلادممممممممممم ...
ای خــــــــــــــــــــــــــــــــــدااااااااااااااااااا دارم دیوونه میشم ...
آقا میلاد بیا...
سلام دوست عزیز
موضوع وبلاگ شما خیلی خوبه ولی سعی کنید قالبتون رو عوض کنید قالبهای جدید به سیستم وبلاگ دهی اضافه شده
منم یک وبلاگ دارم اگه دوست داشتین آنتی ویروستون رو بدون دردسر آپدیت کنید میتونید وبلاگ منو ببینید
www.nod32us.mihanblog.com
اگه اومدی یک نظر هم بده منم مثل شما انتقاد پذیر هستم
جای اسمم نوشتم هیچکس چون اسم منم میلاد هست ترسیدم قاتی بشه
منم برات آرزو موفقیت میکنم و همچنین برات دعا میکنم که به خواستت برسی