ღ.•**•.ღ عشق من میلاد ღ.•**•.ღ

حرفای دلمو مینویسم برات ...

ღ.•**•.ღ عشق من میلاد ღ.•**•.ღ

حرفای دلمو مینویسم برات ...

فدای تو بشم من


به نام خدا ...


سلام به تنها امید زندگیم ... نفس خودم ... عشقم ... عمرم ... میلادم .... فدای تو بشم من که دلم برات یه ذره شده ...


وای میلادم این خیاطی ها تموم نمیشه از شرشون خلاص شم ... انشالله شنبه عصر هم باید بریم ... وای که کلافه شدم حسابی ... البته چیزیشون دیگه نمونده اگه درست حسابی وقت بزارم دو ساعته تمومه ... اما خوب مشکل اینه که حوصلش رو ندارم ... هر چند دیگه فردا دقیقه نوده و باید تموم کنم ... زوریه ... 



امروز میخواستم برم یکمی خرید که ابجی گفت باشه فردا بهتره منم گفتم باشه ... حالا فردا به امید خدا بریم ... یه چند تا تیکه وسیله لازم دارم برای عروسی .. باید تهیه کنم ... خیلی دلم میخواست تو بودی عشق من وباهم می رفتیم خرید ... اما اشکالی نداره انشالله بعد ها با هم میریم ...


نفسیه من خیلی دلم برات تنگ شده ... بی نهایت بی نهایت بی نهایت دلم اغوش گرمت رو میخواد ... میخوام بیام توی بغل عشقم و جون بگیرم ... دلم میخواد به عالمه بوست کنم و تو موهامو نوازش کنی و با سر انگشتای مهربونت گونه هام رو نوازش بدی ... دلم میخواد توو چشمای خوشگلت و عاشقت نگاه کنم و بگم :


میلادم ... عزیز دلم ... دنیای من ... عاشقتم ... عاشقتم تا دنیا دنیاست عشق من ... عاشقتم عشق عاشق من میلادم ... 




میدونم کم می یام برات آپ کنم ... اما خودت میدونی نفسیم که سرم خیلی شلوغه اما سعی میکنم پشت تلفن تمام حرفا رو بهت بگم ... قربون اون صدای پر از مهرت برم ... که هر بار زنگ میزنی حتی وقتی دعوام میکنی جون میگیرم ... دعواهاتم دوست دارممممممم عزیز دل من ... همه چیت دوست داشتنیه ... دیوونه ی دوست داشتنیه من ... میلادم ...


به خدا می سپارم مثل همیشه عشق خوشگل من ...

بوس بوس بوس

بغل بغل بغل