ღ.•**•.ღ عشق من میلاد ღ.•**•.ღ

حرفای دلمو مینویسم برات ...

ღ.•**•.ღ عشق من میلاد ღ.•**•.ღ

حرفای دلمو مینویسم برات ...

کی مرا با خود از اینجا می بری ؟

به نام خدا ...


سلام به تک ستاره آسمون زندگیم ... چند روزی رو که اومده بودی مرخصی و پیشم بودی بلاگ رو آپ نکردم ... چون دلم می خواست تمام لحظات رو با تو حرف بزنم و چت کنم ...


یکمی این روزا سختی کشیدیم خوب هر دومون خسته بودیم ... شرایط روحیمون یکم بهم ریخته ... اما مهم اینه که توو اوج سختی هم عاشق هم و کنار همیم ... مهم اینه که این سختی ها رو با هم رد میکنیم ... و به شیرینی می رسیم به امید خدا ...



عشق من امروز ساعت 5 عصر بلیط داشتی و باید برگردی پادگان ... به خدا سپردمت عزیز دلم ... انشالله سالم و سلامت می ری و سالم و سلامت هم بر میگردی پیشم دوباره عزیز دلم ... این یک ماه رو هم تحمل می کنیم .. برای هم , برای رسیدن بهم و زندگی شیرین کنار هم ... به امید خدا ...


دلم برات خیلی تنگ شده ... یه ساعتم نیست که رفتی ... اما دلم تنگه عشقم شده ... بازم تنها شدیم ... باز هم از هم دور شدیم ... یک ماهه دیگه ام باید تحمل کنیم ... دلم میخواست الان میشد صداتو بشنوم ... دلم میخواست می شد باهات حرف بزنم ... 



دلم میخواست می شد الان بیام توو بغلت ... سرم رو بزارم رو سینه ات و یه دل سیر اشک بریزم ... دلم میخواست با دستای مردونه ات اشکام رو پاک کنی و گونه هام رو نوازش بدی ...


خیلی دلم گرفته میلادم ... کاش بودی بگی بیا بغلم ... اگه بدونی چقدر میخوامت الان ... گفتی اشک نریزم ... اما نشد جلوی خودمو بگیرم ... بازم اشکام داره برای تو می ریزه ...

دلم تنگ شده برات عشق من ... عاشقونه دوستت دارم عمرمن و تا همیشه کنارت میمونم میلاد عزیزم ... روی ماهت رو از دور میبوسم و به خدا می سپرمت نفس من  ... 



آسمان وقف نگاهت گل من

مانده ام چشم به راهت گل من

هر کجا هستی و باشی گویم

که خدا پشت و پناهت گل من


بوس بوس بوس

بغل بغل بغل


عاشقتمممممممم میلادم ... 



چتری از گل سایه بانم می کنی ؟

 

ای صدای عشق در جان و تنم 


ان سکوت ساکت و تنها منم


من پر از اندوه چشمان توام


آشنای دل پریشان توام


آتش عشق تو در جان من است


عاشقی معنای ایمان من است


کی به ارامی صدایم میکنی ؟


از غم دوری رهایم میکنی


ای که در عشق و صداقت نو بری


کی مرا با خود از اینجا می بری ؟