ღ.•**•.ღ عشق من میلاد ღ.•**•.ღ

حرفای دلمو مینویسم برات ...

ღ.•**•.ღ عشق من میلاد ღ.•**•.ღ

حرفای دلمو مینویسم برات ...

منتظرم ...


به نام خدا ...


سلام عشق من ... سلام به تنها امید زندیگم ... سلام به میلاد خودم




امورز صبح زنگ زدی ساعت ۶:۴۲ دقیقه ... زمانشم ۳:۱۴ ثانیه بود ... من که نتونستم حرف بزنم ... چون صدامو می شنیدن خانوادم اون موقع خر بیار باقالی بار کن ...

چقدر دلم برات تنگ شده بود ... خیلی خوشحالم که زنگ زدی ... همین که صداتو شنیدم برام دنیا بود ... بی اندازه چشم به راهتم میلادم ... منتظرم بیای پیشم دوباره ...




میلادم نمیدونم چی کار کنم ... راستشو بخوای دیگه به محمد اعتماد ندارم ... هر چی من میگم اون یه جور دیگه عمل میکنه ... دیروز که باهاش چت میکردم ... گفتم فکر نمیکردم میلاد انقدر زود منو فراموش کنه ... بر گشته میگه این ذات پسراست ، همشون همینن ... گفتم نه ! همشون اینطوری نیستن اونایی که نمک نشناسن اینطورین ... برگشته میگه : اره مثل میلاد ... خیلی بهم بر خورد اما چیزی نگفتم ... اینا حرفای دلم نیست اما خواستم محمد رو بسنجم ....

یا مثلا تو میگی انقدر اینجا ما رو میدونن که نگو اوضایی داریم ... اما محمد میگه میلاد می گه از صبح تا شب ول می چرخیم واسه خودمون ...

من بهش میگم میلاد زنگ زد بگو صبا حالش داغونه گفت بگم دارم می میرم ... اون وقت به تو میگه صبا شاکیه ...


میدونی میلادم ابجی مهدیه از اول میگفت : با این محمد چت نکن من بهش اعتماد ندارم ... هی گوش ندادم ... هی مهدیه گفت به نظر من دروغ میکه بین شما رو بهم بزنه ... گفتم نه بابا یه همچین ادمی نیست بچه است ... گفت من که بهش مشکوکم ... حالا رسیدم به حرف آبجی مهدیه ... خودم هم دیگه کاملا به محمد شک پیدا کردم ...

میلادم اومدی یه حال اساسی ازش میگیری هااااا میدونی من با حرفاش چقدر اذیت شدم ؟ میدونم چقدر با حرفاش گریه میکردم ... 




اوه میلادم میدونی چی شده ... تو این گیرو دار اخر مرداد عروسی دختر داییمه تووی کرمان ... فکرشو کن ... این همه سال نرفتیم کرمان حالا درست امسال باید بریم که من اصلا حوصله شو ندارم ... وای خدا کنه نریم ... انقدر خدا خدا میکنم که نریم ... نه حوصله مسافرت دارم نه عروسی اونم کی ؟؟؟؟ درست وقتی که تو میخوای برگردی انشالله ... هنوز رفتنمون قطعی نیست انشالله که خدا مثل همیشه هوامونو داره و نمیریم ...




عاشقتـــــــــــــــــــــــــــم تـــــــــــــــــــــــــــا همـــــــــــــــــیشه میــــــــــــــــلادم


منتظرم تا دوباره بیای و منو در اغوش پر از محبتت بگیری ...


البته هنوزم باهات قهرم ... چون یه هفته منو چشم انتظار گذاشتی ... هنوزم منتظرم  یه جواب محکم بهم بدی ...





نظرات 1 + ارسال نظر
keyvan جمعه 12 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:49 ب.ظ

سلام

وبلاگت قشنگه بازم بهت سر زدم

اینم لینک باکس منه اگه می خوای امارت درست حسابی بالا بره باکس رو بزار بعد لینک ارسال کن ممنون

www.justbox.mee.ir

منتظرت هستم حتما بیا







چند تا ابزار وبلاگ می تونی تو وبلاگت استفاده کنی

نمایش SmS تصادفی
http://bestp30.ir/post/category/11


بارش برف در وبلاگ
http://bestp30.ir/post/84

قطرات آب در وبلاگ
http://bestp30.ir/post/81

نمایش پیج رنک
http://bestp30.ir/post/82

نشانگر موس زیبا
http://bestp30.ir/post/79

جلوگیری راست کلیک
http://bestp30.ir/post/78

باز کردن پنجره تبلیغاتی
http://www.bestp30.ir/post/85

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد