ღ.•**•.ღ عشق من میلاد ღ.•**•.ღ

حرفای دلمو مینویسم برات ...

ღ.•**•.ღ عشق من میلاد ღ.•**•.ღ

حرفای دلمو مینویسم برات ...

یه عالمه اه و ناله ...

(به نام خدا )


سلام میلاد عزیزم ... خوبی نفس من ؟


میلاد امشب اومدم با یه عالمه اه و ناله ... دیدی چی شد میلادم ؟ دیدی نشد بهت زنگ بزنم ؟ دیدی امشب صداتو نشنیدم ؟ دیدی ؟


اره میلادم اره عشق من نشد زنگ بزنم ... به خاطر همون بنایی که دیروز بهت گفتم ... سیم تلفن اشکال پیدا کرده بود ... لعنتی ... لعنتیییییییی ... دقیقا ساعت ۱۰ درست شد ... ساعت ۱۰ که دیگه نمی شد زنگ بزنم ...


آی میلادم خیلی حالم بده ... دلم برات یه ذره شده ... فدات بشم من حتما کلی منتظرم بودی ... الهی قربونت برم عشق من ... ببخشید میلادم ... به خدا ناگهانی شد و تلفن قطع شد ..


نمیتونم زیاد بنویسم میلاد من ... حالم اصلا خوب نیست ... بدجوری بهت نیاز دارم ... دل درد شدیدی هم دارم ... کاش مثل همیشه الان بودی تا بگم میلادمممم دلم درد میکنه ... توام با اون صدای مهربونت بگی خانوم گل منی دیگه ... خوب میشی عشق من ... بوسسس ... 


وای میلادمممم میخوامتتتتت ... آی دلم ... کاش بودی پیشم دلم آغوش پر از مهرت رو میخواد عشق من ...


خیلی دوستت دارم عشق من ... عاشقت میلادم ... تا همیشه تا دنیا دنیاست کنارت میمونم به امید خدا و یه زندگی شاد و قشنگ با هم می سازیم ... من و تو و خدا ... که می شیم ما ...


بوس بوس بوس

بغل بغل بغل




نظرات 1 + ارسال نظر
الهام چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:14 ق.ظ http://shamevojood.blogsky.com/#

سلام عزیزم
مرسی از حضور گرمت خوشحال شدم.
بابا این که اشکالی نداره فردا صبح براش زنگ بزن کلی هم اول صبحی شارژ میشی.
موفق باشی و انشالله هر چه زودتر بهم برسین .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد